سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی در ۲ سال گذشته باعث افزایش خط فقر شده است. به اصطلاح جراحی اقتصادی، که قرار بود به سلامت اقتصاد بیانجامد، به مرگ مغزی آن منجر شده است.
تورم افسارگسیخته بخصوص در گروه خوراکیها آنقدر زیاد است که در تصورات بیشتر مردم نمیگنجد. تعمیق خط فقر در کشور به حدی است که مردم دیگر توان خرید نیازمندیهای اولیه خود را نیز ندارند.
بنا به آمار منتشره توسط مرکز پژوهشهای مجلس نرخ فقر در یک دهه گذشته از ۱۹ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته است. طبق این آمار تنها در ۱۰سال گذشته ۱۱ میلیون نفر به جمعیت فقیر کشور اضافه شده است. باید توجه داشت، آمارهای منتشره از سوی نهادهای دولتی قابل اتکا نبوده و همواره کمتر از واقعیت میباشند.
تعمیق خط فقر با شاخص کاهش سرانه مصرف
تعمیق خط فقر را میتوان با شاخص کاهش سرانه مصرف مواد غذایی بدلیل نداشتن توان خرید بررسی کرد. قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی از ۱۳۰ هزار تومان در سال ۱۳۹۹ به حداقل ۴۵۰ هزار تومان در حال حاضر رسیده است. به این ترتیب طی ۳ سال قیمت گوشت قرمز نزدیک به ۳ برابر شده است.
افزایش قیمت گوشت قرمز باعث کاهش مصرف سرانه گوشت در ایران شده به حدی که در حال حاضر مصرف سرانه به کمتر از ۴ کیلوگرم رسیده است. باید توجه داشت مصرف سرانه به معنی مصرف برابر نبوده و بسیاری از مردم بدلیل تعمیق خط فقر در سال توان خرید گوشت قرمز ندارند.
این کاهش در مورد گوشت مرغ نیز صدق میکند. در این سالها، قیمت گوشت مرغ نیز، با تورم بیش از ۶۵۰ درصدی مواجه بوده است. قیمت یک کیلو گوشت مرغ از ۱۳ هزار تومان در سال ۱۳۹۹ به نزدیک ۱۰۰ هزار تومان در ماههای اخیر رسیده است.
تبدیل برنج به یک غذای لاکچری
این موضوع در رابطه با قیمت برنج نیز صادق است. برنج، که زمانی غذای اکثر مردم ایران بود حالا، به یک کالای لاکچری تبدیل شده است. قیمت برنج در سال ۱۳۹۹ نزدیک به ۲۶ هزار تومان بود. اما در حال حاضر به بیش از ۱۵۰ هزار تومان رسیده است. این موضوع یک نشانه دیگر از تعمیق خط فقر و افزایش نشانههای سوتغذیه در بین دهکهای پایین جامعه میباشد.
سیاستهای اقتصادی رئیسی و مرگ مغزی اقتصاد کشور
سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی در ۲ سال گذشته باعث افزایش خط فقر شده است. به اصطلاح جراحی اقتصادی، که قرار بود به سلامت اقتصاد بیانجامد، به مرگ مغزی آن منجر شده است. سیاستهای اقتصادی سران حکومت در نزدیک به ۱۵ سال گذشته جمعیت بیشتری را به زیر خط فقر پرتاب کرده است.
بدلیل این سیاستهای غارتگرانه، طبقه متوسط جامعه در حال محو شدن است. از سوی دیگر کمتر از ۲ درصد از جمعیت کشور، که همگی از سران و وابستگان حکومت میباشند بیش از ۸۵ درصد سرمایههای کشور را در تصاحب خود دارند.
خامنهای تلاش میکند، با گرسنگی دادن به مردم مانع بروز اعتراضات سراسری شود. او همچنین با سلاح گرانی میخواهد انتقام اعتراضات سراسری را از مردم ایران بگیرد. اما این سلاح بدلیل ته کشیدن همه تواناییهای این حکومت کارآیی لازم را نخواهد داشت.
تعمیق خط فقر و افزایش گرانی و تورم افسارگسیخته تنها میتواند جرقه ای به جامعه ملتهب و آماده انفجار باشد. این اقدامات سلسله قیامهای بعدی را در پی خواهد داشت. تنها تفاوت قیامهای بعدی در رادیکال شدن آنها و عزم معترضان برای سرنگونی این حکومت غارتگر است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post