سران حکومت تلاش میکنند، علت کمبود آب را مصرف بی رویه مردم جلوه داده تا بیعملی خود را پنهان کنند. اما بنا به آمار منتشره میزان مصرف متوسط در کشور با مصرف آب خانگی آلمان مشابه است
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، کمبود آب پس از اقتصاد اصلیترین چالش اجتماعی و امنیتی برای مردم و سران حکومت میباشد. کارشناسان مربوطه از این وضعیت با کدهایی نظیر ورشکستگی آب و ابرچالش کمبود آب یاد میکنند.
پیش از این گفته شده که ۷۰ درصد جمعیت کشور زیر ۷۰۰ متر مکعب آب تجدید پذیر در اختیار دارند. این موضوع به معنی کوچک شدن حجم سفرههای زیرزمینی و متراکم شد خاک است. سیلابهای ناگهانی در کنار خشکسالی چند دهه گذشته نشان از فرسایش گسترده خاک، سرعت گرفتن فرونشست خاک در دشتهای کشور میباشد. ادامه این وضعیت میتواند به نابودی تمدن چندین هزار ساله این سرزمین منجر شود.
کمبود آب در شرایط حاضر آن را از یک ماده شیمیایی به ماده اجتماعی تغییر داده است. تامین نشدن نیازهای اولیه بسیار از مردم بخصوص در استانهای جنوبی و شرقی عامل اعتراض و تنش منطقهای میباشد.
خوزستان همیشه تشنه
بخشهای زیادی از روستاهای غزانیه در استان خوزستان در بیآبی مطلق به سر میبرند. در روزهای گرم نیمه دوم تیرماه منطقه ملاشیه در غرب اهواز بیش از ۳۰ روز است که آب لولهکشی ندارند. بنا به گفته ساکنان این منطقه آب آشامیدنی برخی خیابانها کاملا قطع و در سایر نقاط تنها ۲ الی ۳ ساعت در شبانهروز آب دارند.
کمبود آب در استان سیستان و بلوچستان نیز به معضل اصلی مردم تبدیل شده است. این کمبود در مشهد، استان فارس، و حتی تهران هم مشاهده میشود.
باید توجه داشت، تا پایان سال آبی و بارشهای پاییزی حداقل ۴ ماه زمان باقی مانده است. اما سران حکومت برای رفع کمبود آب آشامیدنی مردم تنها به دادن وعدههایی دروغین اکتفا کرده و هیچ اقدام مثبتی انجام ندادهاند.
هدر رفتن ۲۵ درصد آب آشامیدنی بدلیل فرسودگی شبکه آبرسانی
سران حکومت تلاش میکنند، علت کمبود آب را مصرف بی رویه مردم جلوه داده تا بیعملی خود را پنهان کنند. اما بنا به آمار منتشره میزان مصرف متوسط در کشور بدون احتساب تلفات شبکه فرسوده انتقال و توزیع نزدیک به ۶.۵ میلیارد لیتر است که با مصرف آب خانگی آلمان مشابه است. این در حالی است که معاون امور مشترکان آب و فاضلاب تهران از طرح برخورد با مشترکان بد مصرف خبر داد. بنا به گفته وی آب ۳۰ هزار خانوار به طور موقت قطع شده است.
قطع آب مشترکان در حالی است که به گفته مقامهای دولتی نزدیک به ۲۵ درصد آب شرب به دلیل فرسودگی شبکه آبرسانی هدر میرود. هدر رفتن۲۵ درصد از آب تصفیه شده در حالی است که نیمی از جمعیت ایران با کمبود آب مواجه است.
تشکیل لشگر تشنگان
به این ترتیب نامیدن کمبود آب به عنوان ابرچالش بدور از واقعیت نبوده و کاملا با آن منطبق است. سران حکومت در ۳۰ سال گذشته بدلیل نداشتن برنامهریزی درست برای مواجهه با خشکسالی منابع آبی را به سمت نابودی سوق دادهاند. سد سازیهای غیر تخصصی، ندادن حقآبه تالابها، استفاده غیر اصولی از سفرههای زیرزمینی و… ضربات غیر قابل جبران به اکوسیستم کشور وارد کرده است. خشکسالی یک پدیده طبیعی است اما در بیشتر کشورهای با یک برنامه صحیح به مواجهه با آن پرداختهاند. در برخی از کشورها سیستمهای مواجهه به اندازهای کارآیی داشته که هیچ تغییری در ساختار و دانهبندی جامعه ایجاد نکرده است.
اما در ایران با شروع خشکسالی، بدلیل سیاست رانت و فساد، بسرعت مافیای آب شکل گرفت. هم اکنون این مافیا مدیریت امور آبی کشور را بهعهده دارد. تصمیمگیریهای غیر تخصصی برآمده از منافع این مافیا مردم را با ابرچالش کمبود آب مواجه کرده است.
پاسخ به اعتراضات مردمی که با کمبود آب و خشکسالی مواجه هستند بیتردید سرکوب نیست. اما سران حکومت در چند سال گذشته تنها با سرکوب مردم توانستهاند آنها را مجبور به سکوت کنند. نباید تردید داشت، بدلیل نداشتن یک برنامه دراز مدت برای حل این مشکل، بزودی لشگر تشنگان به لشگرهای گرسنگان، بیکاران و… خواهند پیوست تا طومار این حکومت ضد مردمی را در هم بپیچانند.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post