فصل هشتم – واکنش ها از درون نظام درباره اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷
در فصل هشتم از سلسله مقالات در خصوص قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، به واکنش ها از درون نظام درباره اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ می پردازیم. این مجموعه مقالات توسط همکاران کانون حقوق بشر ایران تدوین و منتشر می شود.
جنایت خمینی در قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷، بقدری هولناک و ضدانسانی بود که واکنشها و موضعگیریهایی از عناصر درون حاکمیت را در پی داشت.
عده ای برای گریز از بدنامی و نفرت مردم برغم موضع گیری های جانبدارانه اولیه از این جنایت، تلاش کردند از آن فاصله بگیرند.
روشن است که این حرفها و افشاگریها نوک ِکوه ِیخ جنایت را نشان می دهد و مطلقا گویای ابعاد کشتار زندانیان سیاسی در زندانها نیست.
۱ . آیت الله حسینعلی منتظری:
مهمترین و بلندپایه ترین مقام مخالف و معترض از درون نظام آیت الله حسینعلی منتظری جانشین وقت خود خمینی بود. خمینی که هیچگونه مخالفتی را در هیچ زمینه ای با خودش برنمی تافت، پس از نامه نگاریهای منتظری به خودش و هشدار نسبت به انجام جنایت در زندانها با دستور و فتوای شخص خمینی، بلادرنگ دستور عزل و حصر خانگی او را داد و با بدترین و تحقیرآمیزترین الفاظ به مخالفت های او پاسخ داده و در پی آن برآمد که منتظری را ساکت کند. به بخش هایی از فعالیت های آقای منتظری در مخالفت با این کشتار و جنایت علیه بشریت ذیلا اشاره میشود .
نامه به خمینی در ۹ مرداد در اعتراض به قتل عام ها
نامه به خمینی در ۱۳ مرداد در اعتراض به قتل عام ها
نامه آقای منتظری به موسوی اردبیلی رئیس وقت قوه قضاییه جلادان
جلسه آقای منتظری با شماری از اعضای کمیسیون مرگ در ۲۴ مرداد ۶۷
خاطرات آقای منتظری و موضوع قتل عام ۶۷
نامه آیت الله منتظری به خمینی
منتظری در یکی از نامه های خود به خمینی، درباره جنایتهای صورت گرفته در زندانها و شکنجه زندانیان سیاسی و قتل عام زندانیان سیاسی چنین مینویسد:«… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟
آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه، کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟
آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش! اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود».
نامه آیت الله منتظری به موسوی اردبیلی
آقای منتظری پس از اطلاع از مکاتبات موسوی اردبیلی با احمد خمینی، طی نامه ای برای وی که آنزمان رئیس قوه قضاییه بود چنین نوشته است:
«مگر قاضی های شما اینها را به ۵ یا ۱۰ سال زندان محکوم نکرده اند، مگر شما مسئول نبوده اید، آن وقت تلفنی به احمد آقا میگویید که اینها را مثلا در کاشان اعدام کنند یا در اصفهان؟… شما خودت میرفتی با آنها صحبت میکردی که کسی که مثلا مدتی در زندان است و به ۵ سال زندان محکوم شده و روحش هم از فعالیتهای مجاهدین خبر دار نبوده چطور ما او را اعدام کنیم».
منتظری سپس در نامهای به خمینی می نویسد: «اینگونه قتلعام بدون محاکمه آنهم نسبت به زندانی و اسیر (اسیر شماست دیگه) قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم میکند و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق میکند. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط است».
جلسه آیت الله منتظری با کمیسیون مرگ
در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ حسینعلی منتظری با هیئت مرگ جلسه ای برگزار میکند که بعدها نوار صوتی آن افشا شده و به یکی از مهمترین اسناد جنایت علیه بشریت تبدیل میشود.
ذیلا به بخش هایی از این نوار صوتی و مکالمات صورت گرفته در آن اشاره میکنیم ( شرکت کنندگان در این جلسه خصوصی عبارتند از حسینعلی نیری، مصطفی پورمحمدی، مرتضی اشراقی و ابراهیم رئیسی).
منتظری در آغاز جلسه خطاب به آن قاتلان می گوید:
« بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ، ما را محکوم میکند، به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده، جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند» و « خمینی را در آینده، خونریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد».
منتظری روی قضاوت های جنایتکارانه انگشت گذاشته و خطاب به جمع حاضر می گوید: «قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد. لایقض القاضی و هو غضبان. این روایت را همه به یاد دارید. الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است. این مسأله که آقای موسوی اردبیلی که من میدانم خودش از همه لیبرالتره، تو نماز جمعه میگه که همه بایستی اینها اعدام بشن، اصلاً من مخالف با عفو بودم، خودش بیش از همه مخالفت میکرد، حالا اینجوری میگه، بعد تو نماز جمعه میگن زندانی منافق اعدام باید گردد. آخه ما که میفهمیم اینها دارند جو درست میکنن. حتی منم که حرف میزنم میگن آی اینم داره از منافقین حمایت میکنه».
او همچنین در مورد برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل می گوید:«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی میگفت مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند. اینا یه همچین فکری میکردن؛ و حالا فرصت را مغتنم شمردن».
منتظری در ادامه صحبتهای خود می گوید: «دستگاه قضایی کشور را شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب اینکه حالا ما بیاییم بدون اینکه فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنیاش این است که همه ما … خوردیم، همه دستگاه ما، قضاییه ما، غلط بود، این معنیاش این نیست»؟
«به نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایهگذاری کرد. آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از اینکه مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش میافزاید. بهنظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایهگذاری کرد».
منتظری در بخش دیگری از سخنانش در دیدار با اعضای کمیسیون مرگ میگوید: «در روزنامهها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمیکنند در روزنامهها در داخل، بعدها در آینده میگن. من دلم نمیخواست اینطور بشه، مردم از ولایتفقیه داره چندش شون میشه، من دلم نمیخواست ولایتفقیه به اینجا برسه».
«شما حالا خودتون فکر کنید بالاخره یک ماه دیگه دو ماه دیگه بالاخره در زندانا باز میشه، بالاخره جواب مردم رو چی میدین؟ مثلاً رفته بودن مثلاً تو باختران، توی اصفهان. ما بچهاش را کشتیم، خوب یک عقیدهای داشت خوب برای عقیدهاش چرا اعدامش کردی. تو آقای نیری که این بچه منو محکوم کردی به ده سال، به چه مناسبت، فعالیتی تازهای کرده بود که اعدامش کردی؟ هیچ جواب نداری بدی. این صاف و پوست کنده»
خاطرات آیت الله منتظری و موضوع قتل عام ۶۷
در کتابی که از خاطرات آقای منتظری منتشر شده، به جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اشاره شده که در بخشی از آن نوشته است: «بالاخره این مطالب را من برایشان (نیری – اشراقی- پورمحمدی و رئیسی) خواندم بعد یک نسخه از آن را هم به آنها دادم و شفاهی به آنها گفتم «الان دهه محرم است، یک مقدار دست نگه دارید». بعد به آنها گفتم: «اگر امام اصرار دارند شما یک عده از آنها را که در زندان شیطنت میکنند و تبلیغ و فعالیت دارند مجدداً با روش صحیح بازجویی کنید و آنها را درست محاکمه کنید و پس از محاکمه اگر محکوم به اعدام شدند اعدامشان کنید، در این صورت لااقل کسی نمیگوید کسی را که به پنج سال زندان محکوم شدهاست جمهوری اسلامی اعدام کردهاست».
۲ . مهدی خزعلی:
یکی دیگر از مقامات و عوامل همین نظام که در زمان قتل عام ۶۷ در نهاد ریاست جمهوری فعالیت میکرده مهدی خزعلی میباشد. وی در سال ۱۳۹۵ طی یک مصاحبه تلویزیونی با یکی از تلویزیون های فارسی زبان به گوشه هایی از جنایت و نسل کشی انجام گرفته در سال ۶۷ اشاره نموده است.
خزعلی از جمله به مشاهدات مرتضوی زنجانی رئیس وقت زندان اوین از راهروهای مرگ و زندانیان وصیت بدست، در صف اعدام و حلق آویز دسته دسته زندانیان در بند ۲۰۹ اشاره می کند. یا مشاهدات امیر رسولی از مسئولین فرهنگی زندان را بازگو می کند که چطور بوسیله جراثقال؛ تیرآهنی که ۹ طناب دار به آن آویزان بود زندانی ها حلق آویز شده و بالا کشیده می شدند و تا مدتها دست و پا زده و تاپ میخوردند تا کشته شوند. این صحنه بقدری وحشتناک بوده که همواره هر حرکت پاندلی حتی حرکت پاندلی تسبیح در دست پسر بچه اش برای او یادآور این کابوس هولناک بوده است و نسبت به آن واکنش نشان میداده است.
۳ .میرحسین موسوی:
میرحسین موسوی نخست وزیر وقت خمینی، در یک صحبت خصوصی در سال ۸۸ که نوار صوتی آن پخش شده، تلاش کرد از این جنایت فاصله گرفته و از آن تبری جوید. موسوی در صدد برآمد تا موضع گیری های تاییدآمیز اولیه خود در زمان جنایت را توجیه نماید. وی از جمله گفت شرایط آنزمان اقتضا میکرد که از نظام دفاع کند.
۴ . واکنش سایر مقامات نظام :
علی اکبر هاشمی رفسنجانی که جانشین وقت فرمانده کل قوا (خمینی) و رئیس مجلس نمایندگان بود در سال ۶۷ با حمایت از حرفهای موسوی اردبیلی در نماز جمعه که گفته بود اعدام مجاهدین نیازی به محاکمه ندارد به تایید این کشتار پرداخت و سالها بعد هم در یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگار خارجی گفت این حرفها شایعه از طرف مجاهدین برای پوشاندن تلفاتشان در عملیات نظامی شان است. رفسنجانی دست آخر هم برای تبری جستن از این جنایت از یک سو و برای پاسخگو نبودن در برابر حرفهایی که در گذشته زده بود از سوی دیگر، در کتاب خاطرات خود بطور کامل در این باره سکوت کرده و این موضوع را از خاطرات خود حذف نموده است.
موسوی اردبیلی نیز تلاش کرد تقصیر را گردن خمینی انداخته و بگوید با اینکه ما می گفتیم سر موضع نیستند و نیازی به اعدامشان نیست اما خمینی تاکید بر سر موضع بودن و کشتن همه می کرد.
کروبی نیز با گفتن اینکه « تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی و چرایی آن مشخص نشده است و معلوم نیست چه اندازه ای در این ماجرا دخالت داشته اند» تلاش کرده همچنان پرده ابهام را روی آن جنایت هولناک توسط شخص خمینی، حفظ نماید.
تلاشی که بی پاسخ نماند و سعیده منتظری دختر آیت الله منتظری خطاب به موسوی و کروبی نوشت:
« چرا عملا کردارمان را به تاریخ می سپاریم تا آیندگان ناقد ما باشند؟ این وظیفه همگانی ماست که گذشته خود را نقد نماییم و اگر اشتباهی داشته ایم در صدد جبران آن بربیاییم این مهم برای دولتمردان ضروری تر است . آنها بایستی قبل از اینکه تاریخ و آیندگان به نقد کردار آنان بپردازند خود گذشته خود را نقد نمایند . حتما میدانید که نقد صادقانه به نفع جنبش سبز هم خواهد بود».
روشن است که کلیه دست اندرکاران این جنایت و نسل کشی، باید در برابر عدالت قرار گرفته و پاسخگوی اعمال ضدبشری خود باشند. این جنایت و کشتار بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ هرگز شامل مرور زمان نشده و نخواهد شد و دادخواهی خون آن شهیدان تا هر زمان که عدالت جاری شود، ادامه خواهد یافت.
ادامه دارد….
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post