هفتمین روز تجمع خانواده های زندانیان محکوم به اعدام با شعار اعدام نکنید
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، صبح امروز چهارشنبه ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۱، در هفتمین روز تجمع، جمعی از خانواده های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل قوه قضاییه تجمع کرده و به اعدام های گسترده اعتراض کردند.
خانواده های زندانیان که شامل مادران، فرزندان و اعضای خانواده زندانیان محکوم به اعدام هستند، شعار می دهند: اعدام نکنیدآنها همچنین با در دست داشتن پلاکاردهای نه به اعدام، اعدام نکنید، به حکم اعدام عزیزانشان اعتراض کردند.
در ادامه تجمع خانواده های زندانیان، پس از ساعتی ماموران انتظامی اقدام به متفرق کردن تجمع خانواده ها کردند. اما خانواده ها با حرکت و دادن شعار در خیابان تجمع را ادامه داده و سپس متفرق شدند.
خانواده های زندانیان حین شعار با بالا بردن پلاکارد نه به اعدام بر علیه اعدام شعار می دادند.
در این تجمع، در مقابل قوه قضاییه ایران تعدادی از کودکان زندانیان محکوم به اعدام دیده می شدند که با در دست گرفتن شعار نه به اعدام و اعدام نکنید، خواهان لغو حکم اعدام پدرانشان شدند.

خانواده های زندانیان محکوم به اعدام، از روز ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۱، تاکنون ۷ تجمع اعتراضی برپا کردند. آنها در مقابل دادگستری کرج، ساختمان قوه قضاییه تجمع کرده و خواهان لغو اعدام فرزندانشان شدند.
روز دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱؛ در ششمین روز تجمع خانواده ها در مقابل قوه قضاییه با ممانعت ماموران امنیتی مواجه شد. ماموران انتظامی خانواده ها را تهدید کرده و به آنها گفتند همانطور که دیروز با شما برخورد کردیم امروز نیز اجازه تجمع در این محل ندارید.
نیروهای انتظامی در همین روز به خانواده ها یورش برده و حدود به ۲۰ نفر از تجمع کنندگان بازداشت شدند. همچنین پلاکاردهای نه به اعدام که در دست خانواده ها بود توسط ماموران پاره و جمع شد.
در سومین روز تجمع یکی از فرزندان زندانیان اعدام شده سخنرانی کرده و چنین گفت:
هر چه کشته شد بس است. تا کی عزادار عزیزانمان باشیم. تا کی از ما بکشند و هیچ نگوییم. حقمان است فقیر بودیم؟ آیا کسی می تواند فقر را درک کند؟ هیچکس نمی خواهد بفهمد نداری یعنی چه مگر در این سرزمین زندگی نکرده اید؟ ما عزادار رشیدترین فرزندان آب و خاکمان هستیم. عزاداریم لباسمان سیاه است نمی خواهیم بعد از این کس دیگری را از ما بکشند.»
او در قسمتهای دیگری از صحبتش گفت:
«من نمی خواهم کس دیگری این داغ را تحمل کند. حاضرم بخاطر این جوانانی که کشته شدند کشته شوم. هیچ ترسی از مردن ندارم. ولی مردانه و شرف داشته باشیم. می خواهند ما را بکشند؟ آیا از عزیزانمان عزیزتر هستیم. هیچکس از عزیزانی که از دست داده ایم عزیزتر نیست. این لباس سیاه بعد از ۱۲ سال تن من است و هیچ وقت فراموش نمی کنم. شما هم فراموش نمی کنید. اگر عزیزتان زیر تیغ اعدام است هیچوقت فراموش نمی کنید.
این مردن با همه مردن ها فرق دارد. پدر من ورزشکار بود. »
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post