نگاهی به نسل کشی در استان سیستان و بلوچستان استانی که عمدا محروم نگه داشته شده است.
در مقاله پیش رو که به نسل کشی در استان سیستان و بلوچستان توسط خامنه ای می پردازد، می خواهیم تصویر کوتاهی از ظلم و ستمی که بر مردم این خطه رفته است بیندازیم. نگاهی به آمار اعدام ها در ۱۰ روز اول مرداد و کشتار مردم بلوچ به شیوه های مختلف از جمله شلیک مستقیم به طرف سوختبران و شلیک به شهروندان در کوچه و خیابان و کشتن افراد با مراجعه به خانه هایشان همه و همه حکایت از نسل کشی بلوچها در این استان دارد. بی تردید این نسل کشی در ارتباط مستقیم با استمرار جمعههای اعتراضی پس از پایان نماز جمعه و سرخم نکردن مردم در برابر فشارهای دیکتاتوری و همچنین سنی مذهب بودن مردم بلوچ، دارد.
اعدام های رسمی اعلام شده
آمار اعدام ها تنها در ۶ روز یعنی از ۴ تا ۱۰ مرداد ۱۳ نفر می باشد یعنی بطور متوسط بیش از ۲ نفر در یک روز به طناب دار سپرده شده اند.
اتهام اعلام شده و رسمی کلیه اعدام شدگان، مواد مخدر میباشد. اتهامی که برای سرپوش گذاشتن بر دلیل واقعی اعدام ها اعلام میشود. در غیراینصورت حتی احکام ظالمانه و غیرعادلانه محاکم قضایی خود این نظام که بنوبه خود از نظر احکام بین المللی قضایی کاملا مردود و محکوم است، مطلقا منجر به این حجم از اعدام و کشتار نمیشود.
استان عمدا محروم نگاه داشته شده
استان سیستان و بلوچستان از جمله استانهایی است که عمدا محروم نگه داشته شده است. بیکاری، فقر، محرومیت از کمترین امکانات زیستی، عدم رسیدگی به مشکلات زیست محیطی و … از جمله مشکلاتی است که مردم این استان با آن دست به گریبان هستند.
نگاهی به برخی آمارهای تکاندهنده که توسط مقامات و ارگانهای رسمی همین نظام اعلام شده تا حدود زیادی نشاندهنده تبعیض و ستم روا شده بر مردم این خطه است :
- درآمد استان ۳ میلیون نفره که تقریبا ۸ درصد کل جمعیت ایران را شکل میدهد تنها کمتر از یک درصد تولید ناخالص ملی کشور میباشد
- دو سوم جمعیت این استان به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارند
- نرخ بیکاری ۴۰ درصد
- نداشتن امنیت غذایی ۷۵ درصد
- بیسوادی برای مردان ۲۰ درصد برای زنان ۳۰ درصد
- زیر خط «فقر مطلق » ۷۰ درصد کل جمعیت استان
- نداشتن بیمه بازنشستگی ۷۰ درصد مردم
- تعداد افراد بی شناسنامه متجاوز از ۱۰۰ هزار نفر
- تعداد بیمارستانها و اماکن بهداشتی و مدارس بسیار کمتر از استانداردهای شناخته شده
محرومیت های اقتصادی و اجتماعی به همین آمارهای تکاندهنده هم ختم نمیشود و این ستم هر روز به شکل دیگری ادامه و افزایش پیدا میکند. بعنوان مثال در زمینه کشاورزی که تنها شغل بومی منطقه است، دولت سالانه هزاران هکتار زمین زراعتی یا مناطق دامپروری عشایر را در بلوچستان به بهانه آنچه از آن «رفع تصرف» یاد میکند، از مردم میگیرد. این امر باعث مشکلات زیادی برای کشاورزان شده است.
سوختبری و کشتار آنان
یک شهروند بلوچ ، میگوید سوختبری تنها راهکار برای بقا در شرایط اقتصادی بسیار دشوار بلوچستان است.
او که خود نیز مدتی سوختبری کرده ، میگوید سوختبرها هر بار که میخواهند راهی شوند، از خانواده خود طوری خداحافظی میکنند که گویا بار آخر است.
او در ادامه تاکید میکند: «اکثر سوختبرها تحصیلکرده و درس خواندهاند و میتوانستند برای جامعه خودشان کارهایی بکنند ولی چون سنی هستند و بلوچ، در ادارهها به آنها کار نمیدهند».
هموطن بلوچ دیگری می گوید: «سوختبری از معدود کارهایی است که امروز در بلوچستان بسیاری از شهروندان با آن میتوانند نان سر سفره خانوادههایشان ببرند. در واقع میشود گفت در تمام مناطق بلوچنشین، تنها کاری که میشود گفت الان از آن امرار معاش میکنند، سوختبری است».
در کنار اعدامها، کشتار روزانه شهروندان سوختبر که اغلب جوانان و نوجوانان نانآور خانوادهاند، جریان دارد.
در ۱۰ روز اول سال جاری دستکم۱۷ سوختبر کشته و ۶ سوختبر دیگر مجروح شدند. در میان کشته شدگان سه کودک زیر ۱۸ سال بوده است.
چرایی ستم و نسل کشی در استان سیستان و بلوچستان
در یک دروغ بزرگ، خامنه ایی علت اعدام و کشتار مردم در بلوچستان را قاچاق مواد مخدر اعلام میکند. همگان می دانند اگر بنا بر اعدام قاچاقچیان مواد مخدر باشد همه فرماندهان و اعضای بلند مرتبه سپاه پاسداران را باید اعدام کرد.
اما دو علت اصلی در این میان هست که خامنه ای و پاسدارانش به حذف بلوچ ها روی آورده اند:
اول – تبعیض مذهبی علیه هموطنان اهل تسنن است که در سایر استانهای سنی نشین هم این ستم و تبعیض اعمال میشود از جمله در استانهای کردستان و کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان
دوم – بعنوان عامل مهمتر مخالفت و اعتراضهای مستمر و دامنه دار مردم این استان علیه خامنه ای و نظام حاکم است.
اعدام شهروندان بلوچ که اغلب با بهانه «قاچاق» مواد مخدر، قتل و بعضا جرائم سیاسی و امنیتی صورت میگیرد، بالاترین تراکم بهنسبت جمعیت در ایران و احتمالا در جهان را دارد. پیشتر، یکی از مقامات این نظام بعنوان نمونه گفته بود که در سفرش به سیستانوبلوچستان، روستایی را دیده که همه مردان آن اعدام شدهاند.
سخن پایانی
آنروی سکه این ستم و نسل کشی پتانسیل انفجاری اعتراضات مردم این استان است که بی گمان خواب از سر خامنه ای پرانده است.
اکنون باید با صدای بلند قتل و کشتار مردم و هموطنان محروم بلوچستان را افشا کرد و با تمام توان به حمایت از آنها برخاست.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post