«سونامی مهاجرت» و «فرار مغزها» در دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران، یکی از بحرانها و مشکلات جدی اجتماعی و موضوع بحث روز بسیاری از رسانهها است
آفتاب یزد، ۳۱مرداد نوشت: «گزارشی که اخیراً از گردهمایی رتبههای برتر کنکور منتشر شده، نشان میدهد که این افراد هنوز وارد دانشگاه نشدهاند، در فکر مهاجرت هستند و بعضیهاشان حتی از حالا کشور مقصدشان را هم انتخاب کردهاند». سایت بهار نیوز، اول شهریور ۱۴۰۲با اشاره بهعلت بالارفتن آمار مهاجرت نوشت: «مادامی که فضای اجتماعی یک کشور مسموم است، مهاجرت امری رایج و معمول است… جامعه مسموم فضایی است که حال و هوای اجتماعی در آن مساعد نیست؛ به عبارتی عرصه برای آزادی بیان و عقیده محدود است، آرامش روحی وجود ندارد، بیکاری زیاد است، درآمدها کم است، وضعیت معیشتی اسفبار است و هزار و یک مشکل دیگر وجود دارد».
سایت فرارو اول شهریور ۱۴۰۲ با اشاره به آمار حیرتانگیز فرار مغزها در ایران چنین نوشت: «۸۰ درصد رتبههای برتر ایران در رشتههای ریاضی و فیزیک در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۵ از کشور مهاجرت کردهاند. از این تعداد، بهطور متوسط ۷۸درصد نخبگان، دیگر به کشور بازنگشتهاند… دادههای مرتبط با سال۹۷، نشان میدهد که از میان ۱۰رتبه برتر سال۸۰رشته ریاضی و فیزیک، فقط دو نفر از آنها در ایران ماندهاند».
این رسانه ادامه می دهد: «در ایران نه تنها سیاستهایی اتخاذ میشود که نخبگان را فراری میدهد، بلکه یک نگاه بیتفاوت و بیاعتنا به این صادرات نخبگان از کشور نیز وجود دارد».
روزنامهٔ اعتماد اول شهریور ۱۴۰۲در این باره نوشت: «راهبرد خالصسازی که پیش از این در حوزه سیاست و مدیریت کشور شکل گرفته بود، راه خود را به نهادهای صنفی، مدنی و دانشگاهی باز کرده و قربانی میگیرد. این نوع رفتارها، سیاست خارج کردن دانشگاه از عرصهٔ توسعه ملی است».
گسترش و شدت جو امنیتی، گرانی، بیکاری، فقر و هزار و یک مشکل دیگر در ایران، باعث میشود که میلیونها ایرانی با پذیرش ریسک آوارگی و متلاشی شدن خانواده خود، دست به مهاجرت بزنند و به کشورهایی بروند که با فرهنگ، مناسبات اجتماعی و حتی زبان آن، آشنا نیستند.
طبق طراحی مشخص، طرح «خالصسازی» از مجلس به جامعه و دانشگاه و اساتید امتداد داده شد و تا آنجا پیش رفت که همزمان با پروندهسازی و اخراج اساتید و دانشجویان، مشتی از عناصر وابسته به حاکمیت، بی صدا و مخفیانه در دانشگاهها بهکار گرفته شدند.

روزنامهٔ هممیهن ۲۹مرداد ۱۴۰۲ چنین می نویسد: «اکنون پرسش اینجاست که بهجای این استادان اخراجشده چه کسانی قرار است در دانشگاهها مستقر شوند؟… در گروههای دانشگاهی، سندی منتشر شده که نشان میدهد دولت رئیسی مخفیانه فرآیند جذب ۱۵هزار عضو هیئتعلمی همسو را بهصورت سهمیهای، فوری و خارج از چارچوب علمی موجود دانشگاهها، آغاز کرده است».
با اندکی تأمل در واژههای «مخفیانه»، «همسو»، «فوری» و «خارج از چارچوب علمی دانشگاهها» میبینیم که ۱۵هزار نیروی وابسته به حاکمیت، بهصورت مخفیانه، فوری وارد میشوند تا اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاهها که با نظام، همخوان و «همسو» نیستند حذف شوند و به جای آنها ۱۵هزار بسیجی «همسو» وارد دانشگاهها میشوند. اینک سوال پیش روی همگان این است که با این کار، چه هدفی را دنبال میکنند؟
روشن است که اساتید کنونی که اکنون در معرض تصفیه و اخراج قرار گرفتهاند، طبعا از مخالفان این حاکمیت نبوده اند و پس از عبور از فیلترهای مختلف همین نظام، بعنوان استاد، وارد دانشگاهها شدهاند. اما وضعیت کنونی خامنهای بقدری ضعیف شده که دیگر حتی تحمل شنیدن و پذیرش انتقادات همین «خودیهای سابق» را هم ندارد و دست به کودتای فرهنگی دوم در دانشگاهها زده است.
به این ترتیب است که زمینه برای مهاجرت سرمایههای علمی کشور و حذف اساتید و نخبهها بیشازپیش فراهم میشود.
آثار مخرب چنین اقداماتی در کل کشور، را پس از چند سال میتوان در عمل دریافت. البته این اقدام و پروژه تصفیه اساتید، چیزی نیست که نیاز به زمان طولانی برای پی بردن به نتایج آن داشته باشد و تنها یک بخش از آن، کوچ و فرار مغزها و داراییهای انسانی کشور است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post