دولت رئیسی برای بحرانهای پیش روی از جمله بحران حجاب و سرکوب زنان، مسکن، گرانی سرسامآور، تورم افسارگسیخته و…. هیچ پاسخ مشخصی ندارد. اقدامات اقتصادی این دولت در ۲ سال گذشته تنها به قعر خط فقر بردن بیشتر مردم منجر شده است.
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، عملکرد ضعیف و حتی منفی دولت رئیسی در برخورد با بحرانهایی پیش رو باعث شده که بسیاری از بحرانهای اجتماعی تبدیل به بحرانهای امنیتی شده باشد. شکست اقتصادی دولت رئیسی باعث از هم پاشیدن شیرازه اقتصاد کشور شده است. نداشتن برنامه مشخص برای پاسخگویی به بحرانهای پیش روی، آنها را به پاشنه آشیل این حکومت تبدیل کرده است.
بحران صندوقهای بازنشستگی که حاصل سرقت ۴۰ ساله سرمایههای این صندوقها توسط سران این حکومت میباشد، یک نمونه آن است. بازنشستگان سراسر کشور به صورت مستمر در شهرهای مختلف برای گرفتن حقوق پایمال شده تظاهرات میکنند. شعارهای بازنشستگان، حتی پیش از قیام سراسری ۱۴۰۱ از حالت صنفی خارج و کاملا سیاسی شده بود. شعار رئیسی دروغگو، حاصل وعدههات کو به شعار اصلی آنها تبدیل شده بود.
سرکوب پاسخ حکومت به بحران آب
بحران آب به عنوان یک ابربحران اجتماعی زمینهساز اعتراضاتی است که تا به حال چندین بار سران حکومت را نشانه گرفته است. اعتراضات آب مردم خوزستان در ۱۴۰۰، اعتراضات کشاورزان اصفهان در بستر زاینده رود و… نمونههایی است که نشاندهنده بنبست حکومت در پاسخگویی به خواستههای مردم است. سران حکومت سرانجام تنها با سرکوب توانستند این اعتراضات را به صورت مقطعی ساکت کنند.
سرقت آب توسط مافیای آب و نداشتن یک استراتژی مدون و تخصصی برای مواجهه با خشکسالی، کشور را با یک بحران اجتماعی درگیر کرده است. مهمترین بحث آن مهاجرتهایی است که از سال گذشته در نقاط شرقی، جنوبی و مرکزی کشور آغاز شده است.
مهاجرت دانشآموزان
بحران فرار مغزها از مهمترین مسائلی است که سران حکومت هیچگاه پاسخی برای آن نداشتهاند. به گفته مطبوعات حکومتی مهاجرت از اساتید و تحصیلکردگان به دانشآموزان رسیده است. نبود آزادیهای سیاسی و اجتماعی، نبود آینده روشن، بیکاری و انتخابهای گزینشی در کار و ادامه تحصیل، کند بودن اینترنت و… از مهمترین علتهای مهاجرت مغزها به شمار میآید. دولت رئیسی در این زمینه نیز هیچ اقدامی جهت کاهش بحران انجام نداده است. به عکس با افزایش سرکوبها، پایین آوردن هر چه بیشتر سرعت اینترنت و افزایش بیکاری عملا جوانان کشور را به سمت مهاجرت سوق داده است.
دولت رئیسی برای سایر بحرانها از جمله بحران حجاب و سرکوب زنان، مسکن، گرانی سرسامآور، تورم افسارگسیخته و…. نیز پاسخ مشخصی نداشته است. اقدامات اقتصادی دولت رئیسی در ۲ سال گذشته تنها به قعرخط فقر بردن بیشتر مردم منجر شده است.
بنبست و ته کشیدن ذخایر استراتژیک حاکمیت
بنبست و ته کشیدن ذخایر استراتژیک حاکمیت باعث بالا گرفتن اعتراضات اجتماعی شده است. سایر جناحهای وابسته به حکومت در هراس از سرنگونی تلاش میکنند علت بحرانها را تنها به عملکرد ضعیف رئیسی و دولت وی ربط دهند. آنها تلاش میکنند، به این صورت حکومت را از خطر سرنگونی دور نگاه دارند.
این دولت به عنوان قوه مجریه توان رفع هیچیک از بحرانهای موجود را ندارد. به همین دلیل آنها بخوبی میدانند که قیام سراسری ۱۴۰۱ نه تنها خاموش نشده بلکه هر لحظه امکان شعلهور شدن آن وجود دارد. قیامی که اینبار بیتردید رادیکالتر بوده و شمار بیشتری از مردم را با خود همراه خواهد کرد. این هراس اکنون خود را با افزایش سرکوب در خیابانها و افزایش اعدامها نشان میدهد. اما به سران حکومت بایستی یادآوری کرد که سرنوشت همه دیکتاتورها به زیر کشیده شدن توسط مردم است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
Discussion about this post